«ادبیات مهاجرت» اگر فقط یک نام گذاری هم باشد اتفاقی است که در نظام ادبی دیروز و امروز قابل مطالعه است. ارمغان بهداروند کارشناس شعر انتخاب جغرافیایی جدید برای زیستن، به هر دلیل، اثرات وضعی خود را در حیات فردی و اجتماعی مهاجر، منعکس می کند. در ادبیات که یکی از متأثرترین نهادهای مواجه با مهاجرت محسوب می شود، این تغییر از منظر تولید و تمایزات محتمل آن، پیوسته واکاوی شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سه شنبه های شعر ایران در این شماره گفت و گویی با بهزاد خواجات ترتیب داده است که به صراحت «منتقد» سیاست زدگی و کم تحرکی شعر مهاجران و «موید» اندک اتفاقات شعری آنان است. تلاش شد تا با انتخاب نمونه هایی از شعر چند دهه اخیر شاعران مهاجر، مصادیق این گفت و گو را در حد توان به نمایش گذاشته باشیم.
عباس صفاری آن شب من با یک اشاره تو بهگونه جدید و نایابی از یک پرنده انساننما تبدیل شدم و تو سر بر سینه من آخرین پری دلشکسته دریایی بودی که بر آسمانی از سر قیچی الهه گان با انگشتان رنگپریده و مرطوبت ماه کتانی یکپارچهای را کوک میزدی با طره سیاهی حلقه بر گوشه پیشانی و چشمانی شوخ در پناه دو ابروی نازکتر از مو به ستارگان عصر صامت سینما میمانستی و من مانند پرندهای که با سر به شیشه سرتاسری اصابت کرده باشم هوش از سرم پریده بود به هوش که آمدم تو رفته بودی... ماه در خلوت گرگ و میش به چراغ بیرمقی میمانست بر سردر خانهای بدنام در بانکوک و آسمان آنقدر دلگیر بود که انگار در یکی از پستوهای تاریکش فرشته افسردهای خود را حلقآویز کرده باشد از
خانه که بیرون زدم نمیدانستم بیمقصد تا کجا خواهم رفت و نام بهجاماندهات تا کی مانند گلی استوایی در گلویم گریه خواهد کرد.
محمود فلکی مثل شعری که در
خواب سروده میشود رقص نیلوفری که به زیر
پوست توست من مرگ را ستاره میکنم اگر رقص نیلوفرت در خواب گیسوان موج برگشاید و دست افشانی تا نگاه ما فراز آید. خیال رقصی از این دست در جمجمه خاک مرا در شوکت نهفته گل قالی گرفتار میکند و باز در رفتار یگانه انگور غوغای شعر برمیانگیزم تا نام تو را از خاطره سنگ بگذرانم.
کوروش همه خانی خبرناک میشوی وقتی میبینی باد طرح پیراهنش را تا پشت ابرها برده است پیراهنی که هنوز صدای شکستن استخوانهایش شنیده میشود زخم هزار ترکه را به یاد میآورد جای خالی چند کلمه بر سینهاش پرهای پرنده را پیراهنی که بیتن با صدای باران جان تازه میگیرد همین روزها خبرناک میشوی
روجا چمن کار نشان به آن نشان که خورشید بخوابد در دریا بو بکشم صدایت را در مسیر ستارههای مخالف در عصاره ماه پرت شوم در تار و پود تنت طولانی تمرینم کنی از بر شوی شتاب بگیرند عقربهها بایستد ضربان ترسهایم تعریف ناپذیر درونی! تمنای پوست انار و تب! تردد خون در ریشههای شوق! قرار ما/ پای بلندترین شعر سال درست رأس ساعتی که به جادههای جهان آلوده است.
فرامرز سلیمانی پس از من جهان شمایل بیشکلیست که در نگاه سنگیم جان میگیرد دستانت را میگشایی تا به جرعهیی آب و دلتنگی دعوتم کنی میخواستم پاسخی فراخور باشم اما صخرههای رویاروی تپشهایم را درنمییابند میخواستم از حادثه بگویم حادثه را/ نگاه شبانهام آفرید در بستر سرخ افرایی به دیدارم بیا آنجا که نیلوفران در آبهای آرام خفتهاند گاهی در خیال نسیم پرندهیی سنگینبال میآید دمی کنار ما که مینشیند بالهاش را فرومیگذارد گفتی گریز از کجا آغاز شد ما وعدهگاهمان را/ در جانب قلهها بر پا کردیم مشتاق جرعهیی آب و اندکی دلتنگیست تندیس سنگی من! گشوده میآیی به آغوش آب خاموشم اگر در دگردیسی خزان آواز خارایی موج را باز میخواهم
فرشته وزیری نسب و سطرها را به روی خود نمیآوریم و کلمات ریز ریز شده که کنار من عرق میریزند و دلهرههایی که از کاسه سر لبریز میشوند تا گورکنی در گورستانی به هملتی بگوید که/ زندگی از ما چه ربوده زندگی از ما چه میرباید که بودن به اندازه نبودن درد دارد سرد است این برف سرد است این دوری آفتاب از پوست گندمیام سرد است این فاصلهها که در خانهام خانه کردهاند گنجشکهای پرگو حفرههای عمیق دستها و چشمها صحنههایی که عریانم میکنند/ سردند و من از دیار تباهی الیوت میآیم از تبار بینشانها از کنار اسبهایی که در انبوهی از برف زیر بار ماندهاند اسبها، آدمها آتشی برای انبوه برف کمی سرما برای آتش جنگلها کمی گرما برای قلبی که باز مانده است از سرخی.
م. روانشید و اما سوم شخصِ مفرد در واژه نامه من: از منظومه ماهانام بیرون رفتهای وقتی در شعر «تو»/ به«او» تغییرِ رنگ داد. تخیلِ تاریکی از رنگها دارم: ستارهای مرده در خاطراتم شکل میگیرد. رنگ/ تنها میشود در خیالاتِ من در خوابهایی که بیدارم و میبینم. تو را میبینم/ که تلخ به او میشوی تبدیلِ تبسمی به تاریکی. و اما سوم شخصِ مفرد یعنی/ در شعرهایم/ تشییعِ جنازهای در راه است...
مهدی اخوان لنگرودی مسیح نیستم اما دوست کوچک! میخواهم نفسم را به تو بدهم آه با این همه بوی کهنگی خانهها این همه خیابانهای بیتو این همه کوچههای بیتو این همه کتابهای باز نشده بیتو این همه تنهایی کافههای غمآلود/ فنجانی قهوه و با کولباری از خاطره تو را میبینم در آن جا بر آن صندلی در آن جا بر آن جاده در آن جا کنار آن چشمه در آن جا بر پل در آن جا بر آن سبزه با صدای بزرگ عشق در بلندای آبی که غربت را مینوازی و نمیگویی که این همه تاریکی را بر خود چگونه پوشاندهای؟ و طاقت این همه شب را که نفس کشیدهای و این چنین آرام خوابیدهای بر این همه بر هیچ
رضا خان بهادر پنهان کجای تو در جریان است؟ به رفتار زائران تاریک میمانی در یخ مرگ و لب به زخم دعا چرک میکنند. در هیکل معبد استخوانی از رنگ پاشیده است که خاک از دل جوانیاش بیرون میآورد. حرفهایم را از پوست دریغ کردهای شب/ زاییده در دهانی مسموم کف میخواند. طالع سباد سر رفته و لک زده این چشم مانده به نام تا سپیده از گلوی یوسف گرگ در بیاورد ماده روز چهره بزاید در اشیا پا به پای پنهان خون برود از برف به باد برمیگردی من نسبت سردم را با گرگ دفن میکنم.
سهراب رحیمی شش قدم از لباسهای سیاه فاصله میگیرم تا جنازهام را روی سنگها نوازش کنم کنار رگهایم پاهایم خاموشاند و زنبورهایی که تنفس میکنم نفس در موهایم میکشند با قطار کفن از شهرهای شیمیایی گذشتی و خبر را در جنازهها پیچیدی غرقِ نسیمی از ماه اما کنار دستهای تابستان و بوی اکسیژن شعری که من بود در شیشههای الکل فرو میرفت.
الهام گردی از حُسنهای تو همین پنبهزار ریشهات و بردگان خراشیده پوست بر جغرافیای ناکجا غفلت است که ندانمت/ نخواهمت اندوهِ جانْ اندوهِ وداع در عصرهای معاصر چند مساحت است، بیداری؟ و اگر بُعدی دارد چرا خوابهای ما را وجب نمیکند؟! من ذرههای فروپاشی را نسب دارم مستندِ تنهایی خویشم و اندامم به نهری نمیریزد نور / صدا/ حرکت در مناظر این خانه تُنگ را در دهان من ریختهای نمیشنوم/ نمیبینم/ نمیجنبم تخمیر تاکستانی که ذوب میشود در عصب پریدن را نمیداند و ذرات غبار کمرگاهِ تصویر را دور مىزند نور/ صدا/ حرکت در التهاب این پنجرهی فرو رفته در اعماق، ظهر لنگان لنگان، از کوتاهی ساقهام، خیز برداشته از عطاری کمیاب گونهام به حشرهای در گل رز و تو، از صید بیزاری از چیدن!
وحید داور در شعر خویش چه میبینی؟ و رستگاری تو در چیست؟ من دیدهام شبی که دو باغبان تا جوی آبشار قلات را برکرتهاشان شکستهاند تش کردهاند و شعر مرا زیر چنار پیر خواندهاند جایی که جن گهواره جنبانده و کبک از خواب مار پریده ست
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۰۰۹۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قیمت طلا، قیمت دلار، قیمت سکه و قیمت ارز ۱۴۰۳/۰۲/۱۶
امروز در بازار آزاد قیمت طلای ۱۸عیار هر گرم ۳ میلیون و ۴۱۰ هزار تومان و قیمت سکه تمامبهار آزادی طرح جدید ۴۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان است. - اخبار اقتصادی -
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، هماکنون در بازار آزاد، قیمت طلای 18 عیار هر گرم 3 میلیون و 410 هزار تومان، قیمت سکه تمامبهار آزادی طرح قدیم 37 میلیون و 900 هزار تومان و قیمت سکه تمامبهار آزادی طرح جدید نیز 41 میلیون و 400 هزار تومان است.
آغاز بیستوسومین حراج شمش طلا از ساعت 12 امروز
در بازار سبزهمیدان، قیمت نیمسکه بهار آزادی 24 میلیون تومان، ربعسکه بهار آزادی 15 میلیون و 200 هزار تومان و سکه یکگرمی 7 میلیون و 200 هزار تومان تعیین شده است و به فروش میرسد.
هر مثقال طلا در بازار داخلی، 14 میلیون و 775 هزار تومان ارزشگذاری شده است؛ ضمن اینکه قیمت هر اونس طلا در بازارهای جهانی 2303 دلار است.
قیمت روز ارزهای مبادلهای/ دلار افزایشی شد
در معاملات امروز (یکشنبه 16 اردیبهشت 1403) مرکز مبادله ارز و طلای ایران، هر اسکناس دلار آمریکا با افزایش نسبت به روز کاری قبل بهنرخ 44 هزار و 437 تومان و حواله دلار نیز بهنرخ 41 هزار و 491 تومان معامله میشود.
قیمت هر اسکناس یورو در مرکز مبادله ایران نیز با افزایش نسبت به روز کاری قبل به 47 هزار و 844 تومان و نرخ حواله یورو به 44 هزار و 672 تومان رسیده است.
از سوی دیگر، اسکناس درهم امارات نیز با افزایش نسبت به روز کاری گذشته، 12 هزار و 100 تومان ارزشگذاری شده است و نرخ حواله درهم نیز 11 هزار و 297 تومان است.
بروز رسانی: یکشنبه 16 اردیبهشت 09:00 |
نوع | قیمت لحظه (تومان) |
قیمت دلار (اسکناس) | 44 هزار و 437 |
قیمت دلار (حواله) | 41 هزار و 491 |
قیمت یورو (اسکناس) | 47 هزار و 844 |
قیمت یورو (حواله) | 44 هزار و 672 |
قیمت درهم (اسکناس) | 12 هزار و 100 |
قیمت درهم (حواله) | 11 هزار و 297 |
بروز رسانی: یکشنبه 16 اردیبهشت 12:30 |
نوع | قیمت لحظه (تومان) |
قیمت سکه بهارآزادی | 37 میلیون و 900 هزار |
قیمت سکه بهارآزادی(طرح جدید) | 41 میلیون و 400 هزار |
قیمت نیم سکه بهارآزادی | 24 میلیون |
قیمت ربع سکه بهارآزادی | 15 میلیون و 200 هزار |
قیمت سکه گرمی | 7 میلیون و 200 هزار |
بروز رسانی: یکشنبه 16 اردیبهشت 12:30 |
نوع | قیمت لحبظه (تومان) |
گرم طلای 18 عیار | 3 میلیون و 410 هزار |
مثقال طلا | 14 میلیون و 775 هزار |
انس طلا(دلار) | 2303 |
انتهای پیام/