دلنوشته علی ربیعی برای کارتنخوابها در هوای سرد زمستانی
تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۷۳۴۱۴
ساعت24-دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری نوشت: در یکی از این شبها، با یکی از دوستان نیکوکارم که مؤسس یک سازمان مردمنهاد برای کارتنخوابهاست، راهی یکی از پارکهای پاتوق کارتنخوابها شدیم. طبق معمول همیشه، با خودش مقداری لباس گرم و کلاه آورده بود که میان بیخانمانها توزیع کند.
هشدار هواشناسی مبنی بر سردتر شدن هوا و امکان برف و یخبندان را که در گزارشها خواندم، بیاختیار مانند قطارهایی که پشت چراغ سوزنبان در ایستگاه راهآهن باید از خطی دیگر به عقب بروند به سالهای دور برگشتم و یاد روزهایی افتادم که آنقدر برف بر پشتبامهای کاهگلیمان میبارید که با پارو کردن آن در کوچههای باریک جوادیه، تونلهایی برای رفتوآمد ساخته میشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با طلوع آفتاب، ترنم قطرات برف آب شده از سقف خانه بر قابلمههای چیده شده مرا به ترانهخوانی هماهنگ وامیداشت. صدای حزنآلود، خسته اما مردانهای، با آهنگی خاص از دور میخواند که «برف پارو میکنیم، برف...» صدای همان کارگران ساختمانی بیکارشده در فصل زمستان، که نان شب را از پاروی خود به خانه میبردند... د.
در یکی از این شبها، با یکی از دوستان نیکوکارم که مؤسس یک ان. جی. او برای کارتنخوابهاست، راهی یکی از پارکهای پاتوق کارتنخوابها شدیم. طبق معمول همیشه، با خودش مقداری لباس گرم و کلاه آورده بود که میان بیخانمانها توزیع کند.
بعد از گفتوگو با چند نفر، حضور زنی در خود فرورفته توجه مرا بهخود جلب کرد؛ زنی که با بیحوصلگی از جمع کناره گرفته بود و در گوشهای نیمهتاریک به دود سیگارش خیره شده بود، شاید در فضای خاطرات کودکی و بودن در کنار خانواده و دوستانش سیر میکرد. به آرامی جدا از دوستان، به کنارش رفتم و کمی با او به گفتوگو نشستم. در پس چهره چینخورده و جای خالی دندانها، رخت برکشیدن ناهنگام جوانی که مثل خوشیهای زندگی زود ترکش کرده به چشم میخورد. با بغضی در گلو، سرنوشت تلخش را حکایت کرد؛ از دوستان دوران مدرسه، خانواده خوب و خواستگارانی حرف زد که با یک عشق نافرجام، همه را بیهیچ تردیدی، در پشت سر رها کرده بود؛ عشقی که برایش تاوان سنگینی داشت.
عاشق مردی شده بود که وقتی فهمید معتاد است، باز هم عاشقانه تا آنجا در کنارش ماند که پابهپای او به دنیای اعتیاد و بیخانمانی قدم گذاشت. برایم بسیار تاملبرانگیز بود که حتی بعد از این همه آسیب، وقتی از مردش حرف میزد، هنوز برق هیجان در نگاه رنجورش میدوید و زمانی که از مرگ او صحبت میکرد، روسری رنگورورفتهاش را جلوتر کشید تا من رد خیس اشکها را بر چهرهاش نبینم.
برای موضوع بیخانمانها به پارک رفته بودم، اما مسئلهای دیگر ذهنم را مشغول کرد.
من به عشقش احترام میگذارم. او پای عشقش تا به هدر رفتن جوانی و زندگیاش ایستاد. من به این عشق و وفاداری عمیق، احترام میگذارم.
در او صداقتی دیدم که امروزه کمتر میتوان در روابط بین آدمها دید.
من فکر میکنم به یک معنا، عشق و وفاداری ارزشهایی است که در حال کمرنگشدن در جامعه امروز ماست.
آنچه این روزها دارد جای عشق را میگیرد و هر روز بیش از گذشته در بخشی از نسلهای اخیر دیده میشود، نوعی لذتجویی بیهدف و گذراست که ثبات و فداکاری در آن معنایی ندارد. با مروری به سیر تطور ترانههای عاشقانه جدید، این ابتذال روابط را میتوان شاهد بود. از عاشقانههای این روزها، شکوائیهای از فراق و جدایی نمیشنوی. نوعی بیهودگی در روابط روایت میشود. اصطلاحات میاننسلی شکل گرفته مثل: «اکسم رفته، کراشم داره رل میزنه.»
من هیچ تحقیق علمی در زمینه تحولات ارزشی پیرامون سبک زندگی، همسرگزینی و دوستیها نکردهام، اما بهنظرم میرسد عشق و معنای بلند آن به هردلیلی در ایران با تغییر در مفهوم به پنهانگاه برده شده است. در ادبیات و هنر حتی در ساخت فیلمها، نوشتن داستانها، نقاشیها و... در سیاستی نانوشته بهعنوان نوعی تابو به محاق سپرده شده است. متأسفانه، وقتی ارزشها کمرنگ میشود، نیاز به آن از بین نرفته و با کژکارکردیها روبهرو میشویم. ما در ساحت اجتماعی و فرهنگی از سویی نیازمند سیاستهای معطوف به تغییرات ارزشی با نگاهی به واقعیتها و از سوی دیگر دور نگه داشتن این سیاستها از برداشتها و سلایق فردی و گروهی و تعمیم آنها برای داشتن جامعهای متعادل هستیم.
منبع: ایرنامنبع: ساعت24
کلیدواژه: کارتن خواب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۷۳۴۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کارشناس داوری: روزبه چشمی باید اخراج میشد؛ ربیعی جنتلمن است و اطرافش ملیجک ندارد!
طرفداری | کارشناس داوری فوتبال ایران معتقد است که روزبه چشمی باید با دریافت کارت زرد دوم زمین مسابقه را ترک می کرد.
هادی دزفولی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی تسنیم، ارزیابیاش از عملکرد کوپال ناظمی داور مسابقه استقلال- ذوبآهن، را اینطور بیان کرد:
در نیمه اول داوری مسئلهای نداشت و اگر اشتباهی وجود داشت تأثیرگذار نبود. به نظرم کوپال ناظمی ژن داوری را دارد و قانونمند قضاوت میکند، اما باید فاکتور شهامتش را افزایش بدهد.
«روزبه چشمی بعد از دریافت کارت زرد دوم باید اخراج میشد»، وی با بیان این جمله تصریح کرد:
روزبه چشمی به دلیل خطایی که پشت محوطه جریمه تیمش روی بازیکن ذوبآهن داشت، باید با دریافت کارت زرد دوم اخراج میشد. این اشتباهی بود که داور انجام داد.
کارشناس داوری فوتبال کشور، گفت:
در دقایق پایانی مسابقه قبل از گل دوم استقلال، چشمی در محوطه جریمه ذوبآهن سرنگون شد. او قصد داشت داور را فریب بدهد که موفق نشد، بنابراین در آن صحنه پنالتی صورت نگرفت.
دزفولی در مورد لزوم فرهنگسازی رفتاری درست اعضای تیمها نسبت به گروه داوری، عنوان کرد:
یکی از کارها و انعکاسهای مناسبی که باید رسانهها داشته باشند، همین مسئله فرهنگسازی رفتاری است. ربیعی سرمربی ذوبآهن، جنتلمن به تمام معناست و من ندیدم که اعتراض و هیاهو نسبت به داور انجام بدهد. در اطراف این مربی، ملیجک هم نیست که اعترض کند، اما رفتارهای مربی و اعضای تیم استقلال از ابتدای فصل نسبت به داوران پر از اعتراض و هیاهو بوده است.
وی با اشاره به اعتراضهای سیدحسین حسینی، تصریح کرد: کاپیتان تیم فوتبال استقلال باید سمبل اخلاق باشد، اما او به شدت اعتراض میکرد که باید این موضوع اصلاح شود.
از دست ندهید ????????????????????????
بایرلورکوزن رکورد 59 ساله را میشکند پاس دیدنی سردار آزمون برابر یوونتوس که با بیدقتی گل نشد (فیلم) کلوپ: امیدوارم با هوای بارانی اشکهایم را کسی نبیند پالما با ایرانیها فاتح لیگ قهرمانان اروپا شد